روز مادر روز واکسن
سلام گل مامانی خوشگل عسلم امروز میخوام برات از روز مادر بگم روزی که وقتی چشامو باز کردم برام با همون روز تو سال قبل فرق میکرد یه حس عجیبی داشتم امروز روز منه روز مادر من مادر شدم من یه فرشته کوچولو دارم من امسال یه ترنج خوشگل دارم چه احساس غروری چه موهبتی احساس خستگی میکنم آخه دیشب تو دو سه باری واسه شیر خوردن بیدار شدی منم خیلی خوابالو بودم همینجوری که بهت شیر میدادم چرت میزدم که یهو چرتم پاره میشد و در بهشت به روم باز میشد تو با اون چشای نازت زل زده بودی به چشام و تا من چشام باز شد یه لبخند زدی که همه شادیهای عالم یهو مال من شد آره عزیزم یه لبخندت یه نگاهت و گرمای دست کوچولوت که محکم انگشت مامانو میگیری همه خستگی رو از تن مامان در می...
نویسنده :
سمیه
9:41